نوشته‌ها

چالش

چالش کاهنده یا شتابدهنده

آیا مسیر درستی را می‌پیمایم؟


تصمیم‌های ما، خواسته یا ناخواسته تحت تاثیر افراد، محیط و منابعی هست که اطراف خود داریم. تصمیم‌هایی که عواملی را در سر راه ما قرار می‌دهند که کاهنده یا شتابدهنده می‌سازند. اگر تصور می‌کنید به تنهایی تصمیم‌گیرنده هستید و کسی در تصمیم‌های شما اثر و نقشی ندارد، سخت در اشتباه هستید!!

بطور متوسط پنج عامل و محرکی که اطراف ما هستند وما با آنها در ارتباط هستیم، در تصمیم‌های ما نقش تعیین‌کننده و اساسی دارند


اینکه زود عصبانی شویم یا صبور باشیم
اینکه عاقلانه یا عجولانه تصمیم بگیریم
چه افرادی را دوست خطاب کنیم و با آنها در ارتباط باشیم
خط‌کش و مقیاس اندازه‌گیری ما برای رشد و پیشرفت چه چیزی باشد
اینکه چه چیزهایی را ارزش قلمداد کنیم
و…


سعدی می‌فرماید:
تو اول بگو با کیان زیستی پس آن‌گه بگویم که تو کیستی

رسول گرامی اسلام حضرت محمد (ص):
«مَثَلُ الجلیسِ الصّالحِ مَثَلُ العَطّارِ، اِنْ لم یُعْطِکَ مِنْ عِطرِهِ اصابَکَ مِنْ ریحِهِ و مَثَلُ الجلیس السّوءِ مَثَلُ القَیْنِ اِنْ لم یُحْرِقْ ثوبَکَ اصابَکَ مِنْ ریحِه»

مَثَلِ همنشین شایسته و خوب، مثل عطّار است، که اگر از عطر خودش هم به تو ندهد، ولی از بوی خوش او به تو می رسد، و مَثَل همنشین بد، همچون کوره پز آهنگری است که اگر لباس تو را هم (جرقه های آتش کوره) نسوزاند، ولی بوی کوره به تو می رسد! (میزان الحکمه، ج۹، ص۵۰)


پس هر محرکی که ما آگاهانه انتخاب کرده‌ایم یا ناخواسته در اطراف ما وجود دارد، در روند زندگی ما تاثیرگذار است. پس بیایید چند عامل را باهم لیست کنیم:

 

  1. رسانه‌ها (رادیو، تلوزیون و …)
  2. منابع یادگیری (دوره‌ها، کتاب، فیلم، پادکست و…)
  3. سبک زندگی (موسیقی و متدها)
  4. الگوها (اینفلوئنسرها، دنبال شوندگان و…)
  5. دوستان!

 

اینکه از صبح با اخبار اقتصاد یا حوادثی بیدار شویم که در تغییر آن هیچ نقشی نداریم که تا خودِ شب فقط افکار منفی به سراغ ما بیایند تا بجای اینکه به خوبی‌ها، ایده‌ها، محبت به سایرین و خلاقیت‌ بپردازیم، فقط نفس بکشیم و بخوریم و بخوابیم و مانند یک مرده متحرک زنده باشیم و شب را روز کنیم و روز را شب!

اینکه در جمعِ کسانی باشیم که آن احترامی که مدنظر داریم را نداشته باشیم!

اینکه همکاری در نزدیکی ماست که مجبوریم او را تحمل کنیم!

در محل کار، با ما رفتارهایی شود که در شان ما نیست!

اینکه حقوق‌مان کم باشد!


اینها همه حاصل انتخاب‌های ما هستند!!!

شاید بی انصافی به نظر برسد اما ما هستیم که انتخاب می‌کنیم چه بلایی به سرمان بیاید. همه و همه انتخاب شخص ماست. اینکه در این نقطه ایستاده‌ایم، چه حسِ خوشبختی یا حسِ بدبختی داشته باشیم این انتخاب ماست. اما چطور ممکن است.


در یک کارگاهِ سه ساعته موقت رایگان به این موضوعات می‌پردازیم که:
✅ چگونه منابع اطراف‌مان را بشناسیم؟
✅ چگونه سئوال درست بپرسیم؟
✅ چگونه ورودی ذهن‌مان را کنترل کنیم؟
✅ چگونه با کمترین حاشیه رشد کنیم؟


مطالب مرتبط:

مگنت چی هست و رسالت آن چیست؟

گزارش: در کارگاه مگنت – پرستیژ در ارتباطات – چه گذشت؟

وبینار چیست و چه کارایی دارد؟

نتورکینگ یا شبکه سازی

نتورکینگ (Networking) چیست؟

networking

 

بسیاری از مردم تصور می‌کنند نتورکینگ همان نتورک مارکتینگ (بازاریابی شبکه ای) و داستان های مرتبط آن و بعضاً شرکت های هرمی است. وقت آن است که یک شفاف سازی انجام داده و این دو را از هم تمییز دهیم. بطورقطع توضیح نتورک مارکتینگ یا بازاریابی شبکه ای در یک مقاله، از حوصله من و شما خارج است و به امید خدا با کمی تحقیق، یک مقاله در مورد آن خواهم نوشت. اما در این حد، بدون هیچگونه تعصبی ناگزیریم که بپذیریم نتورک مارکتینگ یک علم است. وسلام!


میتونید پادکست این مقاله را بشنوید…
 

بسیارخب برگردیم به سراغ موضوع اصلی‌مان!

 

نتورکینگ چیست؟
این کلمه در علم ارتباطات به معنای «شبکه ارتباطی» است. هر فرد با هر سطح از روابط عمومی، چند نوع شبکه ارتباطی دارد:

  1. شبکه ارتباطی همکاران
  2. شبکه ارتباطی خانوادگی و فامیلی
  3. شبکه ارتباطی دوستان
  4. شبکه ارتباطی دانشجویان
  5. شبکه ارتباطی همسایگان
  6. و…

 

به فرض مثال امسال کارشناسی میگیرید و چند سال با یکسری افراد ارتباط داشتید و ارشد با یک عده افراد جدید و این شبکه های ارتباطی روز به روز بزرگتر می‌شود. قبل‌تر در مقاله « غارنشینی و خوش نشینی » درباره اهمیت چند ستاره ارتباطات مطرح شد که ۸۰% موفقیت ما در کسب و کار در گرو ارتباطات ماست. حال ممکن است شما خانه دار، دانشجو باشید یا علاقمندی به کسب و کار نداشته باشید و بگویید «پس این ارتباطات که می‌گویند، فقط برای صاحبان کسب و کار است و به کار من نمی‌آید» درصورتی که به اعتقاد بنده فرمول زندگی این است:

 

داشتن اعتماد به نفس (باعث می‌شود)> داشتن مهارت و تخصص > ارتباطاتِ بیشتر > فرصت‌های بیشتر > حق انتخاب بیشتر > درآمد بیشتر > زندگی متعادل > شادی بیشتر > تمرکز > موفقیت های …

 

این یک حلقه بی‌نهایت است و بدیهی‌ست زمانی که دغدغه ذهنی کمتری داشته باشیم، تمرکزمان بالا می‌رود. بارِ ذهنی کمتر باعث موفقیت هایی در حوزه های هنر، مالی، معنوی و غیره خواهد شد که همه و همه در گرو ارتباطات قدرتمند است. لازمه این امر آن است که برای توسعه، برنامه داشته باشیم و روی کمیت و کیفیت و بعضاً روی تسفیه آن تلاش کنیم.

 

در رویدادِ هفتگی « مگنت – پرستیژ در ارتباطات » به برخی از تکنیک های نتورکینگ و شبکه سازی اشاره خواهیم داشت تا به شما کمک کنید این سیکل را توانمند طی کنید و به مدارج بالا دست پیدا کنید.

 

ثبت‌نام در مگنت، پرستیژ در ارتباطات

 

به زودی درباره مهارت های شبکه سازی سلسله مقاله‌هایی خواهیم داشت تا بسیار عمیق در این باره بدانیم و بتوانیم روز به روز این مهارت‌ها را تقویت کنیم.

 

نقشه راه ارتباطات موثر

از سیر تا ارتباط

نقشه راه ارتباطات موثر

میخوام مطمئن بشم که مقاله غارنشینی و خوش نشینی رو مطالعه کردید که الآن دارید این مقاله رو میخونید چون پیش‌نیازی مهم برای ارتباط موثر هست.


میتونید پادکست این مقاله را بشنوید…
 

خب عزیزان!

صاف بریم سر اصل مطلب. قرار هست تجربه‌ای حاصلِ بیش از ۵۰۰ ساعت مطالعات، تجارب اساتیدِ بنام و همچنین تجارت این بنده حقیر در قالب یک رویدادِ هفتگی به اشتراک گذاشته بشه. رویدادی که با یک چندم قیمت برگزار میشه!

 

اما چرا؟!

من یک ضعف و نیازی را در جامعه حس کردم و بازخورد گرفتم، رسالت خودم دیدم و تصمیم گرفتم این تجارب را با «یک هزار نفر» و «با کمترین عدد ممکن» آموزش دهم تا بتوانم این عزیزان را از لحاظ مهارت های ارتباطی باسواد، تقویت و توامند کنم.

 

هدیه و یادگاری از امیر زمانیها به کائنات

تاکنون ارزش آفرینی های متعددی انجام دادم و جواب‌های بسیار خوبی هم گرفتم. منتها ازونجایی که پاداش‌ها خیلی زود از طریق کائنات پرداخت میشه، آدم رو هُل میده که این مسیر رو پر سرعت ادامه بده… 🙂

 

 

خب، شما در پایان این رویداد چه چیزهایی یاد می‌گیرید؟

  • با کلیت پارامترهای زبان بدن آشنا شده‌اید
  • نحوه شیک و با پرستیژ بودن را آموخته‌اید
  • نحوه معرفی صحیح خودتان را آموخته‌اید
  • با تکنیکهای محبوب ماندن در ارتباطات آشنا شده‌اید
  • نحوه افزایش تعداد ارتباطات را آموخته‌اید
  • با راه‌های افزایش کیفیت ارتباطات موثر آشنا شده‌اید
  • با مهارت های نتورکینگ یا همان شبکه سازی آشنا شده‌اید
  • و مهم‌تر از همه، دست کم ۱۰ نفر دوست جدید پیدا کرده‌اید


شما جزو کدام دسته هستید؟
تیز و زرنگ؟  معمولی؟  یا دقیقه نودی؟
 

ثبت‌نام در مگنت، پرستیژ در ارتباطات

 

قارنشینی و خوش نشینی

غارنشینی و خوش نشینی

cave

احتمالا از تیتر مقاله تعجب کردید اما واقعیته دردناکیه که زندگی بسیاری از ما امروزی هاست. دور خودمون یه حصار کشیدیم و اجازه ورود به هیچ فردی رو نمیدیم! اما واقعا چراااا؟


میتونید پادکست این مقاله را بشنوید…
 

سوالاتی پیش میاد که:

  • چرا این رفتار رو می‌کنیم؟
  • چرا ما اصلاً قصد نداریم با یک فرد جدید ارتباط بگیریم؟
  • چرا نسبت به ورود یک فرد جدید، ممانعت و گارد داریم؟

 

البته جواب من به هیچ عنوان از منظر یک روانشناس یا روانشناخت یا متخصص حوزه روانی ماجرا نیست و دلایلی که عنوان می‌شود از جنبه تحقیقات، مطالعات و تجارب من در زمینه ارتباطات هست که خدمت شما عنوان میکنم.

دلایلی از قبیل:

  • عدم اعتماد به نفس کافی
  • ترس از پس زدن فرد مقابل و «نه شنیدن»
  • مساعد نبودن شرایط ظاهری
  • مناسب نبودن احوالات‌مان (بیماری)
  • کمبود وقت

 

اما بدجوری دارین اشتباه میزنین!!!
اجازه بدین مهم‌ترین دلیل رو برای شما بگم: عدم احساس نیاز به یک ارتباط جدید!!

بیشتر ماها این سئوال‌ها رو در این مواقع می‌پرسیم:

  • ارتباط جدید بگیرم؟ چرا؟
  • که چی بشه؟
  • تهش چی داره؟

(حالا قضاوت هایی که در مورد فرد داریم به کنار) اما معضل دقیقاً جایی اتفاق میوفته که ما اصلاً احساس نیاز نمی‌کنیم و شاید در اشتباهیم نه؟ شاید توی این سالها اشتباه فکر می‌کردیم. شما وقت گرانبها رو گذاشتید و تا اینجای قضیه رو متوجه شدید که (شاااااااید) دارم اشتباه می‌کنم

 

بهتون تبریک میگم!
چون شما تفکر ۲۰درصد افراد سطح بالا (قانون جهانی پارتو یا ۸۰/۲۰ – هشتادبیست) رو دارید که نباید به اصطلاح «همه‌چیزدان و دکتر مهندس» باشیم. پس یک قدم از ۷،۴۴۲،۰۰۰،۰۰۰ نفر جلو هستید، یعنی ۶،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ نفر پشت شما هستن فقط با این «شاید»ی که پیش خودتون گفتین. این تفکر میگه در هر زمانی قبل از انجام آن کارِ روتین، صبر کنیم و ثانیه‌ای به این فکر کنیم که شاید من اشتباه فکر می‌کنم و میبایست راه درستش رو یاد بگیرم.

 

چرا ما به ارتباطات نیاز داریم؟
امروزه بجز اون تخصص و مهارت‌هایی که توو کارمون نیاز داریم، کمیت و کیفیت ارتباط هر فردی، یکی مهمترین پارامترهای موفقیت توی زندگی شخص محسوب میشه. به طوری که گفته میشه در قرن بیست و یکم بالغ بر %۸۰ موفقیت افراد در گرو ارتباطات اونهاست!!!

منبع: برایان تریسی (نویسنده، ناشر و سخنران انگیزشی کانادایی)

 

این به اون معناست که اگر به اصطلاح شما پروردگار یک موضوعی هم باشید، زمانی که با چهارنفر در ارتباط نباشید که از اونها نظرسنجی کنین، مطلب رو بهشون معرفی نکنین، دنیا رو با عینک اونها نگاه نکنین و با دیدگاه اونها ارزیابی و تبادل نظر نکنین، کاملاً یک فرد تنها و بازنده به حساب میاین. چرا؟

ببینید بخواید یا نخواید، کیفیت ارتباط شما با اعضای تیم، خانواده‌تون، دوستان، همکاران، بالادستی، همسایه‌ها، کارمندان‌تون به شدت در میزان حس خوشبختی و بخصوص درآمد شما تاثیرگذاره:

 

  • وقتی که تنهایی و توو خودت فرو رفتی، یکی هست که پیام میده (هرچند که به قول معروف send to all باشه)
  • وقتی روی فروش محصولی فکر می‌کنی، از بین اونهمه کانتکت یک عده هستن که بهشون زنگ بزنی معرفی کنی بفروشی
  • وقتی بیکار میشی و سایت های کاریابی ناامید شدی، فلانی هست که بهش پیام بدی و بگی منو بذار سر کار!  (رابطه بجای ضابطه!
  • وقتی درمونده شدی که انجام بدی یا ندی، یکی هست که تجربه‌اش از تو بیشتر باشه بهش زنگ بزنی بپرسی چه کار کنم؟
  • وقتی…

 

این همه دلیل، اما تنها یک بهانه!

تا صبح بشینیم ده‌ها پارامتر دیگه میتونیم دربیاریم. اما تنها یک بهونه میتونه باعث بشه شروع نکنیم. شایدم بهانه نیست، ضعف داریم، بلد نیستیم. خب چه اشکالی داره یاد میگیریم!  اما چطور؟

 

در زندگی هیچ چیز از «سئوالِ خوب پرسیدن» مهم‌تر نیست!

سئوال هوشمندانه‌ای بود و از چرا رد شدیم. اما حالا بپردازیم به اینکه چه کاری باید انجام بدم که مردم کمترین گارد رو نسبت به من داشته باشن؟  چطوری باید یاد بگیرم با ملت راحت ارتباط برقرار کنم؟  چطور باید ارتباطات متعدد و باکیفیتی بسازم؟

در مقاله «از سیر تا ارتباط» در موردش کامل نوشتم که چه کنیم و چه نکنیم و حتی با پارتنر مون (طرف مقابل) که گارد هم نداره و حتی اوکی هم هست چطور تمرین کنیم و مهارت های ارتباطی رو یاد بگیریم. خیییلی راحت!

 

 

بریم ببینیم چی گفتی 🙂

مقاله از سیر تا ارتباط را بخوانید…