جا دارد که از ثبتنام شما در رویداد «مگنت – پرستیژ در ارتباطات» کمال تشکر را داشته باشیم که برای آینده خود ارزش قایل شدین و نیتِ پیشرفت دارید.
در این رویداد گزیدهای از بهترین مطالب را دریافت خواهید کرد و در پایان رویداد:
با کلیت پارامترهای زبان بدن آشنا شدهاید
نحوه شیک و با پرستیژ بودن را آموختهاید
نحوه معرفی صحیح خودتان را آموختهاید
با تکنیکهای محبوب ماندن در ارتباطات آشنا شدهاید
نحوه افزایش تعداد ارتباطات را آموختهاید
با راههای افزایش کیفیت ارتباطات آشنا شدهاید
با مهارت های نتورکینگ یا همان شبکه سازی آشنا شدهاید
و مهمتر از همه، دست کم ۱۰ نفر دوست جدید پیدا کردهاید
چگونه در کارگاه حاضر شویم؟
هوشمندی: بطورقطع برای شما مطالبی جدید و جذاب خواهد بود که بهتر است با خود دفتر یاداشت بهمراه داشته باشید.
وقت شناسی: قبل از حرکت، حتماً محاسبه کنید که چه مدت در راه خواهید بود. دست کم ۱۵ دقیقه به آن اضافه کنید تا به موقع به مقصد برسید.
پذیرش: لطفاً ۱۵ دقیقه زودتر در محل جهت پذیرش و نتورکینگ حاضر شوید.
نظم: به جهت احترام به عزیزانی که زودتر در محل حاضر شدهاند، رویداد سرِ ساعت حتی با ۳ نفر شروع خواهد شد.
آراستگی: تمامِ تلاش خود را بر این داشته باشید که با بهترین لباس خود در رویداد حاضر شوید
حرفهایگری: واقعیت این هست که شما با صدها ساعت جستوجو و تحقیق میتوانید به این دهها نکات دسترسی داشته باشید. شاید برای یک فردی حتی یک مطلب، جدید باشد اما هدف اصلی، ارتباط گیری با سایرین است. افرادی هدفمند از جنس خودتان. سعی کنید دست کم ۱۰ کارت ویزیت با خود همراه داشته باشید.
***نکته بسیار مهم***
برای تکتک عزیزانی که موارد بالا را رعایت کنند، امتیاز لحاظ خواهد شد و طبیعتاً در صورت عدم توجه، امتیاز کسر خواهد شد که به شدت در روند جذب «جایزه» تاثیرگذار خواهد بود ?
https://amirzamaniha.com/wp-content/uploads/2018/10/sign-warning-icon.png512512امیر زمانیهاامیر زمانیها2018-10-02 00:11:092019-01-02 13:44:14نکات مهم قبل از حضور در کارگاه مگنت
بسیاری از مردم تصور میکنند نتورکینگ همان نتورک مارکتینگ (بازاریابی شبکه ای) و داستان های مرتبط آن و بعضاً شرکت های هرمی است. وقت آن است که یک شفاف سازی انجام داده و این دو را از هم تمییز دهیم. بطورقطع توضیح نتورک مارکتینگ یا بازاریابی شبکه ای در یک مقاله، از حوصله من و شما خارج است و به امید خدا با کمی تحقیق، یک مقاله در مورد آن خواهم نوشت. اما در این حد، بدون هیچگونه تعصبی ناگزیریم که بپذیریم نتورک مارکتینگ یک علم است. وسلام!
میتونید پادکست این مقاله را بشنوید…
بسیارخب برگردیم به سراغ موضوع اصلیمان!
نتورکینگ چیست؟
این کلمه در علم ارتباطات به معنای «شبکه ارتباطی» است. هر فرد با هر سطح از روابط عمومی، چند نوع شبکه ارتباطی دارد:
شبکه ارتباطی همکاران
شبکه ارتباطی خانوادگی و فامیلی
شبکه ارتباطی دوستان
شبکه ارتباطی دانشجویان
شبکه ارتباطی همسایگان
و…
به فرض مثال امسال کارشناسی میگیرید و چند سال با یکسری افراد ارتباط داشتید و ارشد با یک عده افراد جدید و این شبکه های ارتباطی روز به روز بزرگتر میشود. قبلتر در مقاله « غارنشینی و خوش نشینی » درباره اهمیت چند ستاره ارتباطات مطرح شد که ۸۰% موفقیت ما در کسب و کار در گرو ارتباطات ماست. حال ممکن است شما خانه دار، دانشجو باشید یا علاقمندی به کسب و کار نداشته باشید و بگویید «پس این ارتباطات که میگویند، فقط برای صاحبان کسب و کار است و به کار من نمیآید» درصورتی که به اعتقاد بنده فرمول زندگی این است:
داشتن اعتماد به نفس (باعث میشود)> داشتن مهارت و تخصص > ارتباطاتِ بیشتر > فرصتهای بیشتر > حق انتخاب بیشتر > درآمد بیشتر > زندگی متعادل > شادی بیشتر > تمرکز > موفقیت های …
این یک حلقه بینهایت است و بدیهیست زمانی که دغدغه ذهنی کمتری داشته باشیم، تمرکزمان بالا میرود. بارِ ذهنی کمتر باعث موفقیت هایی در حوزه های هنر، مالی، معنوی و غیره خواهد شد که همه و همه در گرو ارتباطات قدرتمند است. لازمه این امر آن است که برای توسعه، برنامه داشته باشیم و روی کمیت و کیفیت و بعضاً روی تسفیه آن تلاش کنیم.
در رویدادِ هفتگی « مگنت – پرستیژ در ارتباطات » به برخی از تکنیک های نتورکینگ و شبکه سازی اشاره خواهیم داشت تا به شما کمک کنید این سیکل را توانمند طی کنید و به مدارج بالا دست پیدا کنید.
میخوام مطمئن بشم که مقاله غارنشینی و خوش نشینی رو مطالعه کردید که الآن دارید این مقاله رو میخونید چون پیشنیازی مهم برای ارتباط موثر هست.
میتونید پادکست این مقاله را بشنوید…
خب عزیزان!
صاف بریم سر اصل مطلب. قرار هست تجربهای حاصلِ بیش از ۵۰۰ ساعت مطالعات، تجارب اساتیدِ بنام و همچنین تجارت این بنده حقیر در قالب یک رویدادِ هفتگی به اشتراک گذاشته بشه. رویدادی که با یک چندم قیمت برگزار میشه!
اما چرا؟!
من یک ضعف و نیازی را در جامعه حس کردم و بازخورد گرفتم، رسالت خودم دیدم و تصمیم گرفتم این تجارب را با «یک هزار نفر» و «با کمترین عدد ممکن» آموزش دهم تا بتوانم این عزیزان را از لحاظ مهارت های ارتباطی باسواد، تقویت و توامند کنم.
هدیه و یادگاری از امیر زمانیها به کائنات
تاکنون ارزش آفرینی های متعددی انجام دادم و جوابهای بسیار خوبی هم گرفتم. منتها ازونجایی که پاداشها خیلی زود از طریق کائنات پرداخت میشه، آدم رو هُل میده که این مسیر رو پر سرعت ادامه بده… 🙂
خب، شما در پایان این رویداد چه چیزهایی یاد میگیرید؟
احتمالا از تیتر مقاله تعجب کردید اما واقعیته دردناکیه که زندگی بسیاری از ما امروزی هاست. دور خودمون یه حصار کشیدیم و اجازه ورود به هیچ فردی رو نمیدیم! اما واقعا چراااا؟
میتونید پادکست این مقاله را بشنوید…
سوالاتی پیش میاد که:
چرا این رفتار رو میکنیم؟
چرا ما اصلاً قصد نداریم با یک فرد جدید ارتباط بگیریم؟
چرا نسبت به ورود یک فرد جدید، ممانعت و گارد داریم؟
البته جواب من به هیچ عنوان از منظر یک روانشناس یا روانشناخت یا متخصص حوزه روانی ماجرا نیست و دلایلی که عنوان میشود از جنبه تحقیقات، مطالعات و تجارب من در زمینه ارتباطات هست که خدمت شما عنوان میکنم.
دلایلی از قبیل:
عدم اعتماد به نفس کافی
ترس از پس زدن فرد مقابل و «نه شنیدن»
مساعد نبودن شرایط ظاهری
مناسب نبودن احوالاتمان (بیماری)
کمبود وقت
اما بدجوری دارین اشتباه میزنین!!!
اجازه بدین مهمترین دلیل رو برای شما بگم: عدم احساس نیاز به یک ارتباط جدید!!
بیشتر ماها این سئوالها رو در این مواقع میپرسیم:
ارتباط جدید بگیرم؟ چرا؟
که چی بشه؟
تهش چی داره؟
(حالا قضاوت هایی که در مورد فرد داریم به کنار) اما معضل دقیقاً جایی اتفاق میوفته که ما اصلاً احساس نیاز نمیکنیم و شاید در اشتباهیم نه؟ شاید توی این سالها اشتباه فکر میکردیم. شما وقت گرانبها رو گذاشتید و تا اینجای قضیه رو متوجه شدید که (شاااااااید) دارم اشتباه میکنم
بهتون تبریک میگم!
چون شما تفکر ۲۰درصد افراد سطح بالا (قانون جهانی پارتو یا ۸۰/۲۰ – هشتادبیست) رو دارید که نباید به اصطلاح «همهچیزدان و دکتر مهندس» باشیم. پس یک قدم از ۷،۴۴۲،۰۰۰،۰۰۰ نفر جلو هستید، یعنی ۶،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ نفر پشت شما هستن فقط با این «شاید»ی که پیش خودتون گفتین. این تفکر میگه در هر زمانی قبل از انجام آن کارِ روتین، صبر کنیم و ثانیهای به این فکر کنیم که شاید من اشتباه فکر میکنم و میبایست راه درستش رو یاد بگیرم.
چرا ما به ارتباطات نیاز داریم؟
امروزه بجز اون تخصص و مهارتهایی که توو کارمون نیاز داریم، کمیت و کیفیت ارتباط هر فردی، یکی مهمترین پارامترهای موفقیت توی زندگی شخص محسوب میشه. به طوری که گفته میشه در قرن بیست و یکم بالغ بر %۸۰ موفقیت افراد در گرو ارتباطات اونهاست!!!
منبع: برایان تریسی (نویسنده، ناشر و سخنران انگیزشی کانادایی)
این به اون معناست که اگر به اصطلاح شما پروردگار یک موضوعی هم باشید، زمانی که با چهارنفر در ارتباط نباشید که از اونها نظرسنجی کنین، مطلب رو بهشون معرفی نکنین، دنیا رو با عینک اونها نگاه نکنین و با دیدگاه اونها ارزیابی و تبادل نظر نکنین، کاملاً یک فرد تنها و بازنده به حساب میاین. چرا؟
ببینید بخواید یا نخواید، کیفیت ارتباط شما با اعضای تیم، خانوادهتون، دوستان، همکاران، بالادستی، همسایهها، کارمندانتون به شدت در میزان حس خوشبختی و بخصوص درآمد شما تاثیرگذاره:
وقتی که تنهایی و توو خودت فرو رفتی، یکی هست که پیام میده (هرچند که به قول معروف send to all باشه)
وقتی روی فروش محصولی فکر میکنی، از بین اونهمه کانتکت یک عده هستن که بهشون زنگ بزنی معرفی کنی بفروشی
وقتی بیکار میشی و سایت های کاریابی ناامید شدی، فلانی هست که بهش پیام بدی و بگی منو بذار سر کار! (رابطه بجای ضابطه!
وقتی درمونده شدی که انجام بدی یا ندی، یکی هست که تجربهاش از تو بیشتر باشه بهش زنگ بزنی بپرسی چه کار کنم؟
وقتی…
این همه دلیل، اما تنها یک بهانه!
تا صبح بشینیم دهها پارامتر دیگه میتونیم دربیاریم. اما تنها یک بهونه میتونه باعث بشه شروع نکنیم. شایدم بهانه نیست، ضعف داریم، بلد نیستیم. خب چه اشکالی داره یاد میگیریم! اما چطور؟
در زندگی هیچ چیز از «سئوالِ خوب پرسیدن» مهمتر نیست!
سئوال هوشمندانهای بود و از چرا رد شدیم. اما حالا بپردازیم به اینکه چه کاری باید انجام بدم که مردم کمترین گارد رو نسبت به من داشته باشن؟ چطوری باید یاد بگیرم با ملت راحت ارتباط برقرار کنم؟ چطور باید ارتباطات متعدد و باکیفیتی بسازم؟
در مقاله «از سیر تا ارتباط» در موردش کامل نوشتم که چه کنیم و چه نکنیم و حتی با پارتنر مون (طرف مقابل) که گارد هم نداره و حتی اوکی هم هست چطور تمرین کنیم و مهارت های ارتباطی رو یاد بگیریم. خیییلی راحت!